محل تبلیغات شما

سرویس خبری کشتکار شهرستانی



agcu_منیژه_کشتکار_شهرستانی.jpg

ماهنامه درجه چاپ استان گیلان در شماره  هفتم تیرماه96 ، مطلبی در قسمت یادداشت سردبیر با عنوان"خویشاوند سالاری جایگزین شایسته سالاری در گیلان" به قلم منیژه کشتکار شهرستانی منتشر کرده است.

مدیریت شهری شامل مدیریت چند میلیون جمعیت است و این خود به معنای ورود باسوادترین ها وشایسته ترین افراد در حوزه مدیریت شهری می باشد.از آنجا که تصمیم گیری درست مدیران در مواجهه با بحران ها می تواند نقش مهمی درتوسعه و پیشگیری از حوادث را به همراه داشته باشد لذا مسئولین فرادست نیز در انتخاب مدیران برای پست های کلیدی در قبال شهروندان در خصوص مصرف منابع مالی و مسئولیتی که به افراد واگذار میکنند حق پاسخگویی دارند.

در گیلان به ویژه رشت با توجه به آمار بیکاری؛  مردم دارای نگرانی ها و مشکلات خاصی می باشند به نحوی که در هر خانواده چند لیسانس بیکار وجود دارد و در این میان جوانان گمنامی هستند که دانش لازم برای مدیریت شهری را دارا بوده و همواره دغدغه خدمت به شهر و شهروندان را دارند اما متاسفانه مدیران ما درابتدا یا ریسک پذیر نیستند و خود را در قبال افراد بیکار مسئول نمی دانند و یا خویشاوند سالاری همواره جای خود را به شایسته سالاری می دهد و تا زمانی که این دو اصل معیار انتخاب مدیران در ادارات و سازمان های ما باشد باید شاهد حضور ناکارآمدترین مدیران در راس امور مدیریت شهری خود باشیم و در نهایت مردم نیز در قبال این انتصاب ها هزینه گرانی را متحمل می شوند و اینکه گیلان تاکنون نتوانست بیش از تعداد انگشت شمار برند مدیریتی گیلانی را به کشور ارایه دهد این است که اولویت انتصابات در استان ما بر اساس انتخاب افرادی ضعیف، مطیع و فرمانبر می باشد نه افرادی آشنا به فنون مدیریتی و آگاه به مشکلات شهری و به جای اینکه به دنبال یک مدیر برای پست مدیریت باشند همواره برای یک فرد به دنبال پست مدیریتی هستند و انتخاب افراد مورد اعتماد به تنهایی کفایت می کند و در نهایت انتصاباتی فارغ از سابقه تحصیلی، توانمندی، تعهد و تخصص به گونه ای که به صرف عضویت افراد در ستاد انتخاباتی فلان کاندیدا ، توصیه و پیگیری فلان نماینده مجلس و زد و بندهای جناحی و ی باشد صورت می گیرد و بدینگونه ست که گزینه های شایستگی وشایسته سالاری در انتخاب مدیران گیلانی برای پست های حساس و کلیدی در مدیرت شهری که تاثیر بسزایی در توسعه استان را دارد سالیان سال است که به ورطه فراموشی سپرده شد.



گیله سنت

غرفه گیله سنت یکی از مجموعه های شرکت آمایش سلامت سرزمین با حوزه عملکردی کارآفرینی و توانمند سازی کسب و کارهای کوچک و متوسط با توانمندسازی جوامع هدف تشکیل شده است. لذا در این غرفه سعی گردیده بستر عرضه محصولات دست ساز صنایع دستی استان گیلان ، بر گرفته از فرهنگ و هنر اصیل گیلان زمین ارائه گردد.
 

قصه محصول

در ساختن جزء به جزء کارهای هنری و زیورآلات جدا از ابزار کار از عنصر عاطفه و احساس استفاده شده است تا با خرید از ما به مشتری حس رضایت، آرامش، اطمینان، خوش بینی و شادی انتقال یابد

فروش از منظر فروشگاه گیله سنت درواقع حاصل تبادل سلیقه است و احساس

درباره یک زندگی

من منیژه کشتکار شهرستانی ساکن رشت مرکز استان گیلان، پایتخت گردشگری غذایی ایران

با علاقه و عشق خودم به هنر روی آوردم زیرا از دیدگاه من هر طرح و نقشی در هنر چیزی را به ما منتقل می كند كه بی شك ده ها جمله و صدها كلمه نمی تواند آن احساس رضایت را در ما به وجود آورد و من نیز در کارگاه کوچک خیالی خود م با خلق هر هنر کوچکی حال دلم خوب می شود

و اما استان سرسبز مان گیلان که خود مهد هنر است و بس .جایی که هنر و صنایع دستی اش زبانزد خاص و عام و یادگار ارزشمندی از نیاکان ماست و آشنایی ن با این حرفه موضوع تازه ای نیست زیرا هنرمندان ما براین باورند که با زبان صنایع دستی می توان با دنیا صحبت کرد.

درباره یک مکان

ایده های من برگرفته از حمایت مرکز کارآفرینی آمایش سلامت سرزمین است جایی که کارگاه خلاقیت و نو آفرینی برای مجموعه ما به شمار می رود

ارزشش را دارد

هر فردی با شنیدن نام گیله سنت می تواند به راحتی به اهمیت تفکر من به بحث حفظ هنرهای کهن و قدیمی گیلان پی ببرد زیرا از نظر بنده زنده نگه داشتن سنت های کهن ایرانی یکی از ضروریات بخش فرهنگی ماست و همواره تلاش من بر این بوده که بتوانم با پاسداشت سنت های اصیل گیلانی آنها را نسل به نسل به آیندگان منتقل کنم.

eyse_منیژه_کشتکار_شهرستانی.jpg

ماهنامه درجه چاپ استان گیلان در شماره  نهم ابان ماه96 ، مطلبی در قسمت یادداشت سردبیر با عنوان" احساس سوختن با تماشا نمی شود " به قلم منیژه کشتکار شهرستانی منتشر کرده است

چه بسیارند مردمانی در استانمان که در این روزها زندگی برای آنان دشوارتر از حملات انفجاری در این شهر است زیرا آنان همواره از نبود سرپناه در رنجند.

آری سرما در زمستان بلای جان بسیاری از خانواده های فقیر و بیچاره مردمان شهرمان است که از بیکاری و نداشتن امکانات گرمایشی گله مندند.

خانواده هایی که دور نیستند و تاکنون رسانه های استان دهها فیلم، عکس و گزارش از این مکان رفته اند و این اقدام خداپسندانه از سوی اصحاب و انعکاس ان در شبکه های اجتماعی باعث شد تا مسئولان ما از خواب غفلت بیدار شده و به یاری بشتابند تصاویری که با دیدن آنها تنها ضاهد چهره های ناخوشایندی هستیم که از آنان فقر و مظلومیت می بارد .آری سرما و برف زمستانی زیباست اما برای کسانی که پاپوشی از چرم به پا دارند نه برای خانواده های فقیری که برف و باران تنها به معنای چکه کردن سقفف ناخن های کبود و یا انگشتانی که از شدت سرما بی حس شده اند می باشد

افرادی که در سرمای زمستان تکه پارچه ای حائل میان آنان و سرما است آن هم در شبی که همه در آغوش گرم خانواده میهمان بخاری و شوفاژ هستند به بهانه شب های طولانی زمستان و یا به عبارتی شب یلدا.

در این میان استان گیلان نیز میزبان بسیاری از خانواده هایی با فرزندان کوچک می باشد که بدون سرپناه شب های سرد زمستان را در چادر و یا خانه های بدون امکانات گرمایشی به سر می برند و به راستی چه کسی باید به داد این مردم محروم برسد.

لذا امید آن می رود که مدیران و مسئولان ما در آستانه زمستان امسال برای این مسئله مهم چاره ای بیندیشد و برای تسهیل در روند محرمیت زدایی اقداماتی انجام دهند.

اصحاب مطبوعات و رسانه ها هم می توانند با اطلاع رسانی و آگاهی بخشی زمینه را برای کمک های بشردوستانه فراهم نمایند تا شاید انعکاس و انتشار تصاویری از زندگانی این قشر از جامعه بتواند تلنگری برای مدیران نجومی بگیر و مسئولین کم کار باشد تا از خواب غفلت بیدار شوند و به یاری این مستضعفین بشتابند.

احساس سوختن با تماشا نمی شود/اتش بگیر تا که بدانی چه می کشم


pe5x_منیژه_کشتکار_شهرستانی.jpg

ماهنامه درجه چاپ استان گیلان در شماره  هشتم مهرماه96 ، مطلبی در قسمت یادداشت سردبیر با عنوان"فال فروشانی که فال خودشان سیاه است" به قلم منیژه کشتکار شهرستانی منتشر کرده است.

گل، جعبه‌های دستمال‌کاغذی، اسپند، فال و. در دستانی کوچک در پشت چراغ‌قرمزها با قیافه‌ای ملتمس که. آقا تو رو خدا بخر.
 هرروزه در سطح شهر شاهد حضور پررنگ کودکان فراموش‌شده‌ای هستیم که جامانده از آغوش گرم خانواده و چرخه آموزشی هستند کودکانی که ناخواسته پا به عرصه‌ای گذاشتند که خود انتخاب نکردند و لاجرم مجبور به ترک خوشی‌های زندگی در دوران کودکی خود شده‌اند
مردان و ن کوچکی که برای کسب درآمد خیابان را محل کسب‌وکار خود انتخاب نمودند و یا معامله‌شده‌اند برای درآمدی ولو اندک و دیگر مهم نیست، زیردست سرپرستان سنگدل و خشن، بر سر جسم و روح این کارگران معصوم چه می‌آید و حال‌آنکه تنها وضعیت اقتصاد و معیشت یک جامعه است که از یک کودک، کودک کار ساخته است.
وجود کودکان کار را می‌توان زاییده ناهنجاری‌هایی دانست که در جامعه وجود دارد ناهنجاری‌هایی که ریشه در عوامل بیولوژیكی مانند معلولیت‌های جسمی، خانواده همانند ازدواج ناموفق و روش‌های نادرست تربیتی و درنهایت عامل اقتصادی و اجتماعی در سطح جامعه و درنهایت خانواده که روزبه‌روز بر تعداد فراموش‌شدگان جامعه می‌افزاید.
کودکانی که علاوه بر محروم بودن از امتیازات کودکی و حقوق اساسی خود در جامعه می‌توانند منشأ بسیاری از کج‌رفتاری‌ها و رفتارهای نادرست در سطح جامعه باشند که نه‌تنها به خود بلکه سلامت جامعه را نیز به خطر می‌اندازند.
کودکانی که امروزه مجبورند در پشت چراغ‌های قرمز با فروش دستمال‌کاغذی، آدامس، فال و . به دنبال کسب درآمدی برای خانواده خویش باشند چه‌بسا که در آینده نه‌چندان دور به تکدی گری روی خواهند آورد لذا شایسته است که نهادهای متولی این موضوع را با جدیت دنبال نمایند و این اقدام با حرف بدون عمل و برنامه‌ریزی بر روی کاغذها میسر نخواهد شد و نیازمند تدابیر جدی و اساسی در این زمینه می‌باشد زیرا با مهار کردن این پدیده در دوران کودکی علاوه بر اینکه چهره شهر از این نازیبایی‌ها پاک‌ خواهد شد آسیب‌های اجتماعی که برای آیندگان رقم می‌خورد را نیز می‌توان مدیریت کرد.



edga_منیژه_کشتکار_شهرستانی.jpg

ماهنامه درجه چاپ استان گیلان در شماره  پنجم تیرماه96 ، مطلبی در قسمت یادداشت سردبیر با عنوان" صنایع دستی زبان زنده دنیا" به قلم منیژه کشتکار شهرستانی منتشر کرده است.

دراستان سرسبز و هنرپرور گیلان چادر شب بافی،قلاب دوزی،حصیر بافی،چموش دوزی،کدوی منقوش،سفالگری ،بامبو بافی ،مروارید بافی و .از رشته های فعال در عرصه هنر می باشندکه بانوان هنرمند گیلانی با بهره مندی از خلاقیت و ابتکار خود آن را خلق می کند تا با زبان صنایع دستی فرهنگ اصیل خود را در تمام کشور فراگیر نمایند زیرا هنرمندان ما براین باورند که با زبان صنایع دستی می توان با دنیا صحبت کرد.

صنایع دستی گیلان با آثار زیبا و منحصر به فرد که ریشه در تاریخ فرهنگ و تمدن کهن ایران اسلامی دارد می تواند در بعد اقتصادی نیز با عرصه های هم ترازخود همانند صنعت گردشگری،نقش ارزنده ای را در کسب درآمد و اشتغال استان ایفا نماید اما در مقابل کمبود هایی نظیر؛ساماندهی حوزه صنایع دستی ،تامین سرمایه برای توسعه صنایع دستی،انتظار هنرمندان برای بیمه شدن،رفع مشکل کارگاه ها و در نهایت عدم وجود بازار های محلی منطبق با استاندارد های ملی و بین المللی،ارزش افزوده و درآمد زایی فعالان صنایع دستی در گیلان را با مشکل روبه رو ساخته است.

لذا شایسته است مدیران و مسئولان مربوطه دریک اقدام جهادی،زیبایی ذهن و کار خلاق دست مردمان این خطه را با استفاده از ترویج فرهنگ مصرف صنایع دستی به ادارات و سازمان ها ابلاغ نمایند که این اقدامات نیازمند همت تمام مسئولان است.

و در پایان گمان می رود مظلومیت و قناعت هنرمندان صنایع دستی گیلانی سبب شده سال های سال مورد غفلت قرار گرفته و به فراموشی سپرده شوند


sp04_منیژه_کشتکار_شهرستانی.jpg

ماهنامه درجه چاپ استان گیلان در شماره چهارم خرداد ماه96 ، مطلبی در قسمت یادداشت سردبیر با عنوان" بغض بی انتهای جوانان شهرمان یا دست فروشی " به قلم منیژه کشتکار شهرستانی منتشر کرده است.

 بیکاری و رکود از مشکلات حاد جامعه به شمار می‌آید و دغدغه رهبر معظم انقلاب اسلامی است. معظم له در دیدار با نمایندگان مجلس دهم یک جمله بسیار تأثیرگذار و مهم را بیان کردند و گفتند: خجلت و شرمندگی نظام از بیکاری یک جوان، از خجلت و شرمندگی جوان بیکار در خانواده خود، بیشتر است، بنابراین باید برای حل این مشکل، اقدامات جدی انجام شود».

این روزها بازار دست‌فروشی متداول و داغ و گروهی نه از سر اختیار که به دلیل شرایط سخت زندگی به این شغل روی آورده‌اند و در این میان بسیاری از جوانان ما هرروز صبح به امید کار و تلاش از خواب بیدار شده پا به خیابان‌ها گذاشته و برخلاف میل باطنی خود برای کسب لقمه‌ای نان حلال سر از پیاده‌روهای شهر برای دست‌فروشی در می‌آورند.

آری جوانان شهرمان هرگز تسلیم بی‌رحمی‌های زمانه نشده و با تمام موانعی که از سوی دستگاه‌های ذی‌ربط بر سر راهشان است همچنان به دست‌فروشی ادامه داده و می‌فروشند تا شرمسار خانواده‌های خود نباشند و شب‌هنگام با لقمه‌ای حلال به خانه بازگردند.

حال سؤال اینجاست چرا جوانی که سال‌های عمر خود را صرف کسب علم و دانش و دانشگاه کرده تا بتواند فردی مفید و مؤثر برای جامعه خود به‌حساب آید امروزه باید برای امرارمعاش خود و یا تحویل آینده سازی دیگر به گوشه خیابان پناه ببرند.

آری بسیاری از دست‌فروشان سطح شهر ما افرادی با مدارک تحصیلی و دانشگاهی می‌باشند که چند سالی از عمرشان را در دانشگاه‌ها گذرانده و از سوی خانواده‌ها برای تحصیل آن‌ها هزینه شده است.

جوانانی که پس از سپری کردن سال‌های طولانی پس از فراغت تحصیل و ناتوانی در یافتن شغل ناامید شده و درنهایت تنها گزینه باقی‌مانده یعنی دست‌فروشی را به‌عنوان شغل روزمرگی خود پذیرفته و درنهایت به‌عنوان یک راهکار به آن روی آوردند.

دست‌فروشی در شهر ما حکایت بغض‌های بی‌انتهای جوانان تحصیل‌کرده را به تصویر می‌کشد و ما تنها دلواپس و نگران چهره زشت شهر توسط این قشر از جامعه هستیم و صرفاً آنان را عامل ایجاد ظاهری نامناسب برای شهر و یا نیتی مردم به‌ویژه مغازه‌داران می‌دانیم حال‌آنکه ریشه کردن این درد تنها با فرهنگ‌سازی و همچنین اقتدار پایه‌های اقتصادی کشور امکان‌پذیر خواهد بود و دستاورد نهایی آن روی کار آمدن جامعه‌ای پرنشاط و پویا و جوان که قطعاً حق طبیعی و مسلم جوانان غیور و غیرتمند شهرمان هست.


آخرین جستجو ها

arinenov فایل اکی مرجع فروش و خرید انواع پایان نامه ، تحقیق ، مقاله ، پروژه ، ترجمه ، پاورپوینت ، انواع طرح های کسب و کار و ... Pauline's page whoponcpanga عرفان نقش SoVmdizkdnzocn ترازو زیرنویس های انیمه ای وانیمیشن من در فروم دنیای انیمه Alireza60 چلسمه دانلود تحقیق رایگان